۱۳۹۲/۰۵/۲۳

حضرت عشق بفرما که دلم خانه توست!

صبح در یخچال رو باز کردم غذام رو بذارم، دیدم یه جعبه شیرینیه. درش رو باز کردم دیدم نون خامه ای خرکیه!!! دست و پام شل شد! با همون حالت ناشتا نشستم 2 تاش رو خوردم!!! اشک تو چشمام جمع شده بود! الانم یکی دیگه خوردم. خدا بخواد تا شب دخلش اومده! فقط باید یکی بیاد ببینم برا کی بوده و چرا همچین اشتباهی کرده که گذاشته تو یخچال! من که تا ساعت 7 اینجا بودم! کی اینجا بزم شبانه گرفته! خدایا من رو تا شب زنده بدار!

۵ نظر:

امیرحسین گفت...

لابد جایزه روزه گرفتنام بوده که خدا عنایت کرده!

هدی گفت...

ای بابا! اونا مال مهمون بود! آبرو نذاشتید واسه میزبان دیگه! :دی

امیرحسین گفت...

چهارمیش رو هم زدیم به بدن به سلامتی و دل خوش!!!

پونه گفت...

یک جعبه خرما جاش بذارید
با چایی بخورن مهمونا

امیرحسین گفت...

من 8 تا خوردم کلا". صبح شنبه اومدم دیدم اینا جعبه ش رو هم خوردن. صدای هیچکی هم در نیومد که برای کی بوده!!