۱۳۸۶/۰۳/۱۰

یا پیغمبر! یه اس ام اس زدم برا شوهر خالم.اشتباهی اومدم برا یکی دیگه بفرستم. آبروووووووووووووم رفت! زدم براش اون چیه که اولش منم، دومش تویی، آخرش زبونه؟!.................گل گاوزبونه!!شوهر خاله ای که فوق العاده باهاش رودروایسی دارم!

۱۳۸۶/۰۳/۰۷

از یه سری چیزا فعلا" خیلی خوشم میاد و یه سری چیزا هم برام جذابیت نداره. چیزایی که خیلی دوس دارم به شرح ذیلند:
کارگردان: ابراهیم حاتمی کیا و رضا میرکریمی و مجید مجیدی، خواننده سنتی: شجریانهای پدر و پسر و یه کمی هم شاید افتخاری، خواننده پاپ: فرمان فتحعلیان و محمد اصفهانی، نویسنده: نادر ابراهیمی و سید مهدی شجاعی ، کتاب: آتش بدون دود، غذا: چلوکباب و هرچیزی که توش کباب باشه!، رنگ:آبی و سبز، آلات موسیقی: دف و سنتور، مزه: ترشی، میوه: همه چی جز انبه !، تفریح سالم: خواب!، تفریح ناسالم: وبلاگ!، فیلم: آژانس شیشه ای و میم مثل مادرو بچه های آسمان و خیلی دور خیلی نزدیک، بازیگر مرد: پرویز پرستویی، بازیگر زن: گلشیفته فراهانی و هدیه تهرانی ( با وجودی که یه کم جواد شده!)، جواد: جواد یساری! تیم: استقلال و یوونتوس و بارسلوناو چلسی
پ.ن: به کمک شاسوسای پسر یا همون نو بادی یه سری موارد اضافه شد!

۱۳۸۶/۰۳/۰۵

آقا من به شدت موافق این طرح مرحله 2 نیروی انتظامی در مقابله با اراذل و اوباشم. هر بلایی با هر کیفیتی که سر اینا در بیارن حقشونه. میخواد اسلامی و انسانی باشه میخواد نباشه. اصلا" قانون ما ایراد داره. چه فایده که اینارو بگیرن و بعد از چند روز آزاد کنن؟ اینا باید جوری مجازات بشن که باعث عبرت بشه. من بودم فورا" اعدام میکردم!! البته منطقیش اینه که طرح امنیت اجتماعی اول به این امور بپردازه و بعد به مانتوی تنگ و موی خانمها گیر بده.
*
این طرح سهمیه بندی بنزین هم خیلی طرح خوبیه. چون باعث میشه ماشینها کمتر تو جردن و ایران زمین و اینا ول بچرخن و لیلا با خیال راحت و بدون خجالت بتونه از توتهای کنار ایران زمین بخوره ( چیزی در حدود 2 کیلو!) و کسی هم نگاه نکنه!

۱۳۸۶/۰۳/۰۲

امروز ماشین رو نیاوردم که لیلا عصری بیاد دنبالم بریم عروسی. صبح سر خیابون منتظر تاکسی بودم. هرچی میگفتم تجریش هیشکی منو دوس نداشت و سوار نمیکرد!هفت هشت دقیقه که منتظر شدم یهو یه زانتیا که از قضای روزگار ماشین مورد علاقه منه و من یه روزی بالاخره این ماشین رو خواهم خرید از بس که دوسش میدارم( بر خلاف لیلا که دوس نداره و پاشو از تویوتا کمری پایین تر نمیذاره و من اصلا" تویوتا دوس ندارم و اینا!) یه کم رفت جلو ترمز کرد و دنده عقب اومد که قربان کجا؟!اولش فکر کردم میشناسه منو . گفتم تجریش میرم. گفت بفرمایید. مونده بودم عقب سوار شم یا جلو. مونده بودم خدایا این کیه. آشناس که من نمیشناسم و اون منو میشناسه؟ جلوی مسافر دیگه ای هم نگه نداشت که بگم مسافرکشه. تا اونجا داشت یه ریز حرف میزد و از سیاست و تفریحات سالم! و زندگی و آب و هوا و همه چی حرف میزد. مونده بودم کرایه باید بهش بدم یا نه. یهو به ذهنم رسید و بهش گفتم قیافه شما خیلی برام آشناس. نمیدونم کجا دیدمتون. گفت نمیدونم!موقع پیاده شدن بهش گفتم عذر میخوام نمیدونم چقدر باید تقدیم کنم. گفت کرایه ش چقدره؟ گفتم 500-450 . 1000 تومن بهش دادم و 500 تومن پس داد. مونده بودم چی بگم. اگه انقدر داری که زانتیا سوار شی، مسافر کشیت چیه. اگرم نداری که پس چرا زانتیا؟!

۱۳۸۶/۰۲/۳۱

صبح رفتم بنزین بزنم دیدم یه صف داره شونصد کیلومتر. از دو تا کوچه پیچیده بود تا خیابون. بعد یادم افتاد ظاهرا" بنزین بناس بشه 100 تومن از فردا و سهمیه بندی بشه. همون موقع رادیو داشت اطلاعیه دفتر رئیس جمهور رو میخوند که می گفت این طرح ( گرون شدن و سهمیه بندی) فعلا" اجرا نمیشه. اخبار می گفت که دیشب پمپ بنزینا صف چند کیلومتری داشتن. ترسیدم اگه الان نزنم عصری که میخوام برم وضع بدتر بشه و نتونم بنزین بزنم و دوباره بنزین تموم کنم. خلاصه نوبتم که شد دیدم ماشین روبرویی فقط 700 تومن بنزین زد!! یعنی یه چیزی حدود 9 لیتر!این همه وقت تو صف وایسه به خاطر اینکه 20 تومن کمتر بده برا بنزین. بعضیامون خیلی تاب داریم به خدا!

۱۳۸۶/۰۲/۲۷

روزاي تعطيل يا روزايي كه از ظهر تو خونه هستم ( مثل پنج شنبه ها) يكي از معضلاتي كه من گرفتارش ميشم اينه كه چي بخورم! اينو جدي ميگم. همش سر يخچالم ولي احساس ميكنم چيزي رو كه ميخوام نميتونم پيدا كنم. چون خودم هم نميدونم چي ميخوام! شده تاحالا دلت يه چيزي بخواد ولي ندوني اون چيز چيه؟ مثل همين الان من. از خواب بيدار شدم رفتم سر يخچال. اول گوجه سبز يه عالمه خوردم. ولي اوني كه ميخواستم نبود. بعد كيوي. بعد سالاد اضافي ظهر. بازم اوني كه ميخواستم نبود. بعد شيريني خوردم. بازم دلم راضي نشد. بعر يه كاسه بستني وانيلي!بازم اوني كه ميخواستم نبود. يه خورده كلم و كاهو كردم تو شيشه سس( دور از چشم ليلا!چون رو اين يه مورد خيلي حساسه به علت جلوتر اومدن شكم!!). بعد هم يه كم آلوچه.هنوز اوني كه ميخواستم رو پيدا نكردم. دلم يه چيزي ميخواد كه نميدونم چيه. مثل پفك لينا يا چيپس و ماست موسير چكيده!

۱۳۸۶/۰۲/۲۵

یه بنده خدایی اومده بود شرکت . تازه بچه دار شده بود. حال بچه ش رو پرسیدم و بهش تبریک گفتم. گفت خدا رو شکر خوبه. ولی یه مشکل داره، اونم اینکه مثانه ش بیرون شکمشه. دکترا گفتن که این مورد خیلی نادریه و باید حداقل 9-8 تا عمل روش انجام بشه. تازه شانسش 40-30 درصده که خوب بشه. بازم شاکر بود. اونوقت ببین سر چه چیزای الکی ناشکری میکنیم. اگه شبانه روز فقط شکرگزار نعمت سلامتی باشیم باز هم کمه. اینکه آدم بچه دار بشه و بچه سالم نباشه خیلی سخته. میترسم.....

۱۳۸۶/۰۲/۲۳

دیگران تا وقتی خوب و بدرد بخورن که در جهت منافع ما باشن! تا وقتی ارزش دارن که کار مارو راه بندازن!تا وقتی قابل احترامن که مارو ساپورت کنن!تا وقتی انسانن و ارزش جواب سلام دارن که مشکلات مارو حل کنند!آدر وایز (یا به قول شما عجما وگرنه) ارزش نگاه کردنم ندارن! نبودنشون بهتر از بودنشونه. باید بگردیم یکی دیگه رو پیدا کنیم که این خصوصیات رو داشته باشه!!
*
آی کسایی که تاحالا خودتون رانندگی میکردید!بدانید و آگاه باشید که لذت اینکه تو ماشین بشینید و راننده جرثقیل خودتونو ماشینتون رو با هم حمل کنه به مراتب بیشتر از رانندگی خودتونه!اونم تو اتوبان. پس اگه میخواید از این حض وافر عقب نمونید سعی کنید از یه محلی تردد کنید که هم لاستیکتون پنچر بشه هم زاپاسش و هم شب باشه و هم خانومتون یا آقاتون یا یکی که نتونید اونوقت شب کنار بیابون تنهاش بذارید که برید پنچری بگیرید و بیاید! اونوقت یه اتوبان قم تهرون رو میتونید لذت ببرید از بیابون و مناظرش( البته اگه نصف شبی چیزی پیدا باشه).

۱۳۸۶/۰۲/۱۸

به مجنون گفت روزی ساربانی
چرا بیهوده در صحرا دوانی
اگر با لیلی ات بودی سر وکار
من او را دیدمش با دیگری یار
سر زلفش به دست دیگران است
تو را بیهوده در صحرا دوان است
ز حرف ساربان مجنون فغان کرد
جوابش این رباعی را بیان کرد
در عقد بی ثمر هر کس نشاند
دوای درد مجنون را بداند
میان عاشق و معشوق رمزی است
چه داند آنکه اشتر می چراند
به مجنون گفت کاخر ای بد اختر
گناهی از محبت نیست بد تر
تو را ایزد به توبه امر فرمود
برو از عشق لیلا توبه کن زود
چو بشنید این سخن مجنون فغان کرد
به زاری سر بسوی آسمان کرد
بگفتا توبه کردم توبه اولی
ز هر چیزی به غیر از عشق لیلا!

۱۳۸۶/۰۲/۱۷

شانس رو میبینی؟ مردم پسر خاله دارن منم پسر خاله دارم! دیشب زنگ زده که اون پولی که داشتی رو هنوز داری؟میگم آره. میگه فلان جا قیمت قبر خیلی پیشرفت کرده!دو سال پیش 4 میلیون بوده و الان افزون بر 7 میلیونه. میگه برو قبر بخرکه تا چند سال دیگه کلی روش میره!

۱۳۸۶/۰۲/۱۵

آقا لطفا" یه چند تا آهنگ بندری تند! اون جوادیات! رو هم همزاد عزیز لطف کرد و ایمیل کرد. هر چی گشتم بندری نتونستم از جایی پیدا کنم. خوب چیکار کنم؟دلم میخواد!

۱۳۸۶/۰۲/۱۲

دلم به شدت هوای یه آهنگ خیلی خیلی جواد کرده.از اونا که تو حالتای دیگه حالت به هم میخوره ازش. اینجا اسپیکرم ندارم (دارم ولی چون شرکته ، انگار ندارم!) که برم دانلود کنم. اولویت با آقامون جواد یساری و عباس قادری وبنیامینه!امان از این دل که هر لحظه یه چیزی میخواد!
پ.ن: یادمه چند سال پیش تو تاکسی نشسته بودم و داشت آهنگ نوستالژیک " عزیز دلم زلیخا!ناز و خوشگلم زلیخا!!!" رو میخوند!روم نشد از راننده بپرسم کیه خواننده ش. طی تحقیقات مفصل فهمیدم از عباس قادریه!ای جون. جوادیت خونم خلاصه به شدت افت کرده.