۱۳۸۸/۱۲/۰۸

هوا رو داری چقدر دله؟! بعد فک کن صبی سوار ماشین یه آقاهه بشی که از دم خونتون تا نوبنیاد احسان خواجه امیری داشت میخوند یه ضرب. عشق با نون اضافه!

۱۳۸۸/۱۲/۰۳

دوستانی که از قبل اینجا رو میخونن میدونن که ما از سال گذشته به همت و کمک دوستان یه کاری رو شروع کردیم که هر ماه یه مبلغی رو کمک میکنن که با اون پول بسته های غذایی شامل برنج و گوشت یا مرغ تهیه میشه و به خانواده های نیازمند رسونده میشه. این رو کم و بیش در جریانید. اول مهر سال گذشته زهرا خانم وبلاگ سلانه ( مرحوم مغفور جنت مکان خلد آشیان!) پیشنهاد دادن که جدای از اون پروژه تهیه مواد غذایی، یه پولی جمع بشه تا لوازم التحریر تهیه کنیم. مطرح شد و یه مقدار پول جمع شد و خود زهرا زحمت خرید و بسته بندیش رو کشید و تحویل خونواده های نیازمند شد. حالا بازم این زهرای سلانه پیشنهاد داده که برای این خونواده ها لباس نو تهیه بشه و قبل از اول سال به دستشون برسه. تا الان یه مقدارکی جمع شده. قصد داشتیمن تا اول اسفند پولهارو جمع کنیم و خرید کنیم. بنا شد یه مقدار دیگه صبر کنیم( مثلا" 5-4 روز) تا پول بیشتری جمع بشه. دوستانی که تمایل دارن کمک کنن( فقط برای تهیه لباس) لطفا" ایمیل بزنن تا من شماره حساب رو خدمتشون اعلام کنم.

۱۳۸۸/۱۲/۰۱

خدایا یا خونه تکونی رو از ما مردا بگیر یا...! نه همین یه گزینه رو بیشتر نداری خدایا! دیگه خود دانی!

پ.ن: خوب زور داره 100 تومن پول کارگر بدی و باز خودت پرده باز کنی و شیشه بشوری و پرده نصب کنی!

۱۳۸۸/۱۱/۲۵

دلم یه مسافرت هفشده پونزده روزه توپ میخواد! دلمه دیگه. گاهی هوایی میشه. میشه باهاش دعوا کنم؟! قربونت برم دلکم!

۱۳۸۸/۱۱/۱۹

من فعلن زنده ام! جاي همه اونايي كه دوس داشتن خالي. روز اربعين كربلا بودم و امشب وارد نجف شدم. فقط اونايي كه اومدن ميدونن من جي ميكم( اين عربا اون 4 تا حرف رو ندارن!!!)اين كه ميكن ايوان نجف عجب صفايي دارد. جمعه برواز به سمت تهرانه ولي احتمالن عقب بندازيم و يه كم بيشتر عشق كنيم! ميخوايم فردا بريم كاظمين و سامرا. به همه تون دعا كردم در حد تيم ملي ايتاليا!

۱۳۸۸/۱۱/۱۳

من فردا عازم کربلا هستم انشاء الله. اگه خدا قبول کنه دعاگوی همه خواهم بود. خلاصه اگه برنگشتم هر از گاهی یه فاتحه بخونید! در ضمن اگه به کسی اهانتی کردم یا شوخی نابجایی کردم یا حرفی حدیثی چیزی بوده خواهشمندم که عفو بفرمایید. نامردید اگه ماه رمضونا که ختم قران میذارید برا من دعا نکنید!
یا علی

۱۳۸۸/۱۱/۱۲

یه وقتایی سعی میکنی از یه فکرو خیالایی فرار کنی و اصلا" بهش مجال خود نمایی نمیدی. امان از وقتی که اون فکر و خیال خودش رو بهت تحمیل کنه . اون وقته که دمار از روزگارت در میاره...