۱۳۹۲/۱۲/۰۷

198

رستوران ته قابلمه!!! الان اسم ام اس زد و لیست غذاهاش رو فرستاد:
کته استیک، میکس کباب، میکس پلاس، پلاس پلاس، پلوکباب رشتی، کباب ترش ، جوجه ترش، چنجه لاری دو آتشه، چنجه دو آتشه، کباب چوبی مرغ دو اتشه، کباب دیگی دو آتشه، ....!!!

پ.ن: منو با خودت ببر هرجا دلت خواست! مخصوصا" رستوران ته قابلمه سر پارک وی!

۱۳۹۲/۱۲/۰۶

197

می فرمان که:
" دل تکونی از خونه تکونی واجبتره. دلتو بتکون از حرفا و بغضا و آدما. از هرچی که یادش دلتو به درد آورده. از خاطره هایی که گریه هاش بیشتر از خنده هاش بود. دلتو بتکون از کوتاهی های خودت. اگه با یه جمله " ببخشید، من هم مقصر بودم" یکی رو آروم میکنی، آرومش کن".
دلامونو بتکونیم.

196

در ستایش دولت تدبیر و امید، همین بس که آرامش حاکمه و بازار و جامعه دچار نوسان و التهاب نیست. بدترین سم برای اقتصاد و سرمایه و آرامش یه جامعه، همین عدم ثبات و تصمیمات خلق الساعه و لحظه ایه. در دولت قبل به هیچ تصمیم و قانون و مصوبه ای نمیشد دل بست و هر لحظه امکان کن فیکون شدن و شخم خوردن همه چیز بود! خدا رو شکر که 4 تا آدمی اومدن که صاحب رای و نظرن و حرف حالیشون میشه.

۱۳۹۲/۱۲/۰۵

195

دیشب راننده تاکسی گفت چیکاره ای؟ گفتم کارمند. گفت خوش بحالت. گفتم چطور؟! گفت لابد 5-4 تومن حقوق میگیری! نمیدونم چه تصوری از کارمند داشت. گفتم عرض کردم کارمندم نه معاون وزیر! گفت برو مارو سیاه نکن. گفت من صبح تا ساعت 4 برا خودم کار میکنم ( کارای برقی و سیم کشی ساختمون و اینا)، عصرا هم توی آژانسم. ماهی 4 تومن کمتر درآمد ندارم. گفتم نوش جونت. گفت خونت کجاست؟ ماشین داری؟ شرکت چی هست حالا؟ گفتم قربون دستت همینجا پیاده میشم! ملت فقط مونده پنجره خونشون رو توی خونه ادم باز کنن!

194

یکی از تفریحاتمون هم اینه که با دختره قرص جوشان ( یا به قول دختره  قُل قُلی ) بخوریم و کِیف دنیا رو بکنیم!  

193

بعضیا چقدر چهره شون دوست داشتنی و دلنشینه . آدم نگاه که میکنه بهشون ، آرامش میگیره و لبخند میاد رو لباش. بعضیا هم مثل من، وقتی نگاهشون میکنی استرس میگیری

۱۳۹۲/۱۲/۰۴

192

احساس میکنم در محل کار زیادی جدی و خشنم! این رو از ترس بقیه فهمیدم! چقدر غمگین!

191

یه همکار خانمی دارم که روبروم میشینه. از صبح داره یه ریز یه آهی میکشه که جیگر آدم کباب میشه. آدم روش نمیشه بپرسه اتفاقی افتاده؟! یه ریز هم داره با موبایل حرف میزنه و از مهمونی دیشب و اینکه فسنجونش خوب نشده بود و مهسا جون لباسش خیلی قشنگ بود و مهران چرا انقدر افسرده بود حرف میزنه! 

۱۳۹۲/۱۲/۰۳

190

از این جملات حکیمانه ای که توی فیسبوک زیاده و به همه نسبت میدن و معلوم نیست منشاش کجاست، یه جمله بود که خیلی عالی بود. این که یکی از فرقهای بین خدا و ما انسانها اینه که خدا همه بدیهای قبلیت رو با یه کار خوب فراموش میکنه ( به شرطی که حق الناس نباشه و مربوط به خودت و خدات باشه) و ما انسانها همه خوبیهایی که یکی در حقمون کرده رو با یه بدی فراموش میکنیم. 

۱۳۹۲/۱۲/۰۱

189

صبح داشتم از تونل نیایش میومدم شرکت. محدودیت سرعت داره و 60 تا بیشتر نباید رفت و منم داشتم 60 تا از خط کناری ( ونه خط سرعت) میرفتم. یه سانتافه سفید پشت سرم هی چراغ زد و هی بوق زد. منم دایورت کردم به تخت کفشم! وسطای تونل اومده کنارم اشاره میکنه شیشه رو بده پایین. میگم بله؟ یه فحش خیلی خیلی زشت داد و یه علامت زشت نشون داد و رفت. بله! یه خانم بود. مفتخرم که در همچه شهری زندگی میکنم!

پ.ن: :)))))))))))

188

تموم دنیا یک طرف تو یک طرف عزیزم، عزیزم!
تموم خوبا یک طرف تو یک طرف عزیزم، عزیزم!
آهسته و پیوسته، مهرت به دل نشسته، جونم به جونت بسته، عزیزم!
طلسم نا امیدی، تو قلب من شکسته، جونم به جونت بسته، عزیزم!!
( از سری خز و خیل جات که دیشب تا صبح داشتم خواب میدیدم و میخوندم!!!)

پ.ن: :))))))))))))))

187

از تو دلگیرم
که نیستی کنارم
من دارم میمیرم
تو کجایی؟
من باز
بی قرارم
میدونی جز تو
کسی رو ندارم...

۱۳۹۲/۱۱/۳۰

186

ما اینجا ( شرکت، شهر، جامعه، مملکت، خونه، دنیا!) فکر میکنیم اگه از همه طلبکار باشیم، راحت تر کارمون پیش میره و بدی ماجرا اینه که طلبکار هم میشیم. حتی اگه حق با ما نباشه و خودمون مقصر اتفاقاتی باشیم که منافعمون رو به خطر انداخته. میگفت یه حساب کتاب کنید ببینید با خودتون چند چندید. شاید حق با شما نباشه. شاید اشکال از خودتون باشه. از دیگران طلبکار نباشید و این اولین درس بود هر چند با لحن تند و عصبانی بیان شد.

185

چه زود یهو ملت رفتن تو فاز شب سال نو. تجریش که میای میبینی ملت همه در حال خرید هستن. صبح های زود که همیشه خیابونا خلوت بود ( منم که مثل نونواها تاریکی میام بیرون!) الان دیگه خیلی شلوغه. همیشه این موقع سال من خیلی این حال و هوا رو دوس داشتم و کلا" حال و هوای شب عید رو. امسال هنوز حس خاصی ندارم و بیشتر استرس میگیرم!

184

به کجا برم شکایت؟ به که گویم این حکایت؟
که لبت حیات ما بود و نداشتی دوامی؟


183

تو که کیمیا فروشی، نظری به قلب (حال) ما کن....

۱۳۹۲/۱۱/۲۸

۱۳۹۲/۱۱/۲۴

181

صبح رفتم سوپرمارکت خرید کنم که یه خانمی هم بود و اونم داشت خرید میکرد. ظاهرش خیلی موجه بود. دیدم یه بسته پنیر و یه بسته کالباس وکیوم شده و یه بیسکوئیت رو خیلی شیک گذاشت توی کیفش و فقط شیر رو حساب کرد و رفت. مغازه هم دوربین داشت. مونده بودم چیکار کنم؟ وقتی رفت به فروشنده گفتم بیشتر مواظب جنساتون باشید. هرچند که صاحب مغازه نبود و شاگرد بود و چه بسا براش مهم نبود. هنوز هنگم! 

180

رفتم یه جا کامنت گذاشتم و نظرم رو خیلی مودبانه راجع به یه چیزی گفتم. صفحه مربوط به یکی از شیوخ وهابی بود که از ایران رفته عربستان و داره تبلیغ وهابیت میکنه. بعد کلی که فحش خوردم از طرفداراش که اکثرا" ایرانی هستن. یکیشون مثلا" میخواست من رو ارشاد کنه. ایمیل زده که شما شیعه ها دین رو نفهمیدید و چنین و چنانید. بهش گفتم من رسما" به خدای شما و پیامبر شما و دین شما کافرم! و افتخار میکنم که متنفرم از همچه دینی!  

۱۳۹۲/۱۱/۱۶

179

یعنی متخصص سیاسی کردن یه مطلب و بعدش جنگ و دعوا سر اون مطلبیم! سر همین جریان سبد کالا، دو طرف ریختن سر هم که اگه زمان محمود بود فلان و اگه زمان حسن بود بهمان! ده بالاییا محمود رو میذارن روی طاقچه و دورش میگردن و ده پایینیا حسن رو! تمام مشکلات سیاسی و فرهنگی و اقتصادی و اجتماعی رو همین بلا سرشون میاد و در نتیجه هیچ وقت حل نمیشن و تمام امکانات دو طرف صرف دعوا و جواب دادن و جواب گرفتن میشه. همینیم که اینیم الان!

۱۳۹۲/۱۱/۱۳

178

عصبانیم. از اینایی که فکر میکردم تدبیر و امید دارن و الان میبینی دارن قدم جای پای قبلیا میذارن. مملکت رو به شکل گداپروری و صدقه اداره کردن! ملت رو عادت دادن که توی سرما و گرما توی صف وایسن. داشتم عکسای امروز رو که ملت صف کشیدن تا بسته های اهدایی دولت رو بگیرن میدیدم. این ملت چه گناهی کردن که حاکمانشون احمقن؟ اون از وزیر صنعت که تا الان خیلی براش احترام قائل بودم و الان دارم حس میکنم که دیگه با این سن و سالش به درد وزارت نمیخوره. بهش میگن چرا برنج هندی میدی؟ میگه چون برنج ایرانی 10 کیلویی نداریم!!! این مثلا" وزیر مملکته. وای به بقیه. اگه خیلی منابع دارید، بهتر نبود قیمت کالاها رو پایین میاوردید، تا همه استفاده کنن به جای اینکه رایگان به مردم بدید تا اینطور ملت حقیر و خوار نشن. از لحاظ اقتصاد داخلی هم که کلا" مملکت رو ول کردن به امون خدا. تمام صنایع دارن تعطیل میشن . 

177

حسابدارمون از اینجا رفت. رفت این شرکتی که دائم داره توی تلویزیون تبلیغ میکنه. قبل از اینکه بره یه روز حرفش بود. میگفت اینا کلاه بردارن. چون قبلا" چند سال براشون کار کرده بود و کامل میشناختشون که چیکار میکنن. میگفت خوشحالم که از اونجا بیرون اومدم. نونی که درمیاوردم حلال نبود. چون درامد شرکت از راه کلاهبرداری بود. بعد یه روز بهش زنگ زدن که بیا بشو مدیر مالی. اول قبول نکرد. میگفت محیط اینجا خوبه و راضیم و نمیخوام عوض کنم. بعد برا اینکه بهونه بیاره و بی خیالش بشن گفت 4 تومن حقوق میخوام. اینا هم قبول کردن و الان حسابدارمون رفته و شده مدیر مالی اونجا! مشکل نون حروم و کلاه برداری هم با افزایش حقوق حل شد!!! حق هم داره. حقوق از 1.3 برسه به 4 تومن خوب خیلی باید قوی باشی که بتونی رد کنی. نون حروم هم با 2 تا توجیه و کلاه شرعی حل میشه مشکلش!!