۱۳۹۲/۰۶/۳۰

80

آدم به این چشم سفیدی و گل درشتی دیدید تا حالا؟! زانوم و عضله پشت پام و گردنم و کمرم تقریبا" نیمه فلجن. ولی من صبح بدون ماشین اومدم و پیاده روی کردم. وسطای راه گفتم خدایا دکمه ماست خوردمش کجاست؟ دیگه شده بود جریان ارّه!! نه راه پس داشتم و نه راه پیش. حالا موندم عصری چطور برم خونه. آزانس؟ نه بابا این قرتی بازیا از ما گذشته. هیچکی هم نیست اینجا یه کم ماساژمون بده! 

۷ نظر:

امیرحسین گفت...

الان فهمیدم که دوای دردم فقط ماساژ تایلندیه!!!

هدی گفت...

چرا خب؟؟

امیرحسین گفت...

چی چرا؟! چرا ماساژ؟!

هدی گفت...

چرا گرفتگی عضله؟

امیرحسین گفت...

از بس کار کردم این دو روز! از بس زخمت کشیدم! از بس از پله بالا و پایین رفتم!از بس بدنم خشکه

هدی گفت...

ای بابا! خسته نباشید پس! ایشالا که خیر بوده.

امیرحسین گفت...

ها خیر بوده. ممنون