۱۳۹۲/۰۶/۱۴

61

میفرماد که" نسیم دانه را از دوش مورچه انداخت. مورچه دانه را دوباره بر دوشش گرفت و رو به آسمان گفت: ..گاهی یادم می رود که هستی. کاش بیشتر نسیم بوزد..". حالا بی کم و کاست حکایت ماست.

هیچ نظری موجود نیست: