۱۳۸۳/۰۱/۲۹

نمیدونم چرا از بیشتر تعطیلیای باحال همه افتاده جمعه. از اردیبهشت که بگذره دیگه تعطیلی خیلی نداریم. از حالا ماتم گرفتم برا اون روزا که این البته برمیگرده به خصیصه آینده نگری. یه بنده خدایی که داشت چند شب پیش تعطیلیای سال دیگه رو هم حساب میکرد. بابا آینده نگر!ولی من فکر میکنم کار انگلیسیاس!از اینا همه چی بر میاد!
*
گفتم انگلیسیا یادم افتاد که من خیلی از انگلیسیا خوشم میاد. یه جورایی مارمولک بازیشون باحاله. وقتی میبینم با چه درایتی برای سالهای بسیار دور یه کشور دیگه برنامه ریزی میکنن حال میکنم. آمریکاییا فقط شارت و شورت( هارت و پورت!) دارن. انقدر تابلو یه جارو استعمار میکنن که فوری گندش در میاد ولی برادران غیور انگلیسی نه. کاری می کنن که آب از آب تکون نمیخوره!
*
داشتم فکر می کردم که چقدر هوس عروسی کردم، دیدم خیلی وقته یه عروسی نرفتیم. بعد تحلیل کردم که خوب این نشون میده که کلا" عروسی کم شده. واین یعنی به عللی جوونا حاضر نیستن یا نمیتونن ازدواج کنن.اینکه حاضر نیستن خوب خودش علل متفاوتی داره. مثلا" شرایط پذیرش مسئولیت رو ندارن یا اینکه آمادگی روحی ندارن یا فرد مناسب که پیدا نکردن یا میخوان اول عاشق بشن بعد یا....اما اینکه نمیتونن ، این خیلی دردناک و سخته. چون جامعه داره به سمتی میره که روز بروز شرایط اقتصادی بدتر میشه.این که مشکل مسکن و شغل یه معضل بزرگیه شکی درش نیست. چقدر جوونا هستن که فقط و فقط برا خاطر همین دو تا مشکل نمیتونن به هم برسن. چقدر از جداییها بخاطر همین دو تا مشکله؟اینکه خونواده ها دارن خودشون کار رو مشکل میکنن درش شکی نیست. اینکه داماد حتما" باید خونه و ماشین از خودش داشته باشه با یه کار خیلی خوب. یه مقداری حق دارن ولی زیاده روی داره میشه.وقتی مهریه ها داره چشم و هم چشمی میشه دیگه کدوم پسری میتونه سراغ ازدواج بیاد؟ تازه مگه مهریه میتونه خوب بودن و بقای زندگی رو تضمین کنه؟ البته میدونم که پدرو مادرا خیلی چشمشون ترسیده. از بس که جو جامعه خراب شده. خلاصه تو رو خدا زودتر دست به کارشید بلکه ما یه عروسی بیفتیم!!( بابا تحلیل گر!)
*
ربط گرما و کوتاه شدن لباس رو فهمیدم!خوب برا اینکه دلشون میخواد!

هیچ نظری موجود نیست: