۱۳۹۲/۰۵/۰۹

رمضانیه

داشتم امروز فکر میکردم که من که با ماشین کولر دار میام سرکار و با ماشین کولر دار برمیگردم خونه. شرکت هم که زیر باد مستقیم اسپیلیت نشستم و سرده هوا. خونه هم به هکذا! و خدایی از این سختی روزه داری در گرما و تابستون چیزی نفهمیدم. فقط موند طلبکاریمون از خدا که بابا داریم تو تابستون روزه میگیریم و جونمون در رفت و 17 ساعت و فلان! خوب اون بیچاره ای که توی گرمای ظهر و تشنگی و ترافیک توی خیابوناس و روزه هم هست که الان باید از خدا خیلی طلبکار باشه. هیچی خدا جون! بقیه کارام هم مثل همینه! هارت و پورت میگن؟! همون!

پ.ن: ما که از خود نگذشتیم، تو از ما بگذر

۳ نظر:

امیرحسین گفت...

تازه اگه خونه باشیم که سحر تا افطار میگیریم میخوابیم که یه وقت گشنگی اذیتمون نکنه!

هدی گفت...

دو دو تا چهارتا نمی کنن... قبول باشه و یاد من هم باشید لطفاً :)

امیرحسین گفت...

خدا معلومه که دو دوتا چهار تا نمیکنه. ما داریم دو دوتا چهار تا میکنیم.
سلامت باشید.