۱۳۸۷/۱۰/۱۶

روضه خوان گفت که لیلا پسری داشت که رویش
به درخشندگی ماه که عباس عمویش
روضه خوان گفت که لیلا پسری داشت که مجنون
پسری داشت که می رفت و نگاه تو به سویش
پسری خوش قد و قامت، پسری صبح قیامت
روضه خوان گفت که در باد پریشان شده مویش
آسمان بار امانت نتوانست کشیدن
که بریدند خدایا که شکستند سبویش
رو ضه خوان تاب نیاورد ، عمو آب نیاورد
روضه خوان آمد و زانو زد و بوسید گلویش
«مهدی جهاندار»

پ.ن: هنوز 4 جزء دیگه باقی مونده . دوستانی که تمایل دارن اعلام کنن. زمانش هم فکر کنم بهتر از تاسوعا و عاشورا وقتی نباشه. به هر حال تا آخر هفته بخونید و از همه التماس دعا.

هیچ نظری موجود نیست: