۱۳۸۷/۰۳/۱۱

میزان کابوس دیدنام کم بود ، یه چند مورد دیگه هم به حمدالله اضافه شد. دیشب طی دو فقره خواب جداگانه دیدم دو تا از دوستان وبلاگی قصد خود کشی دارن!! یه متن خیلی پرسوز و گداز هم گذاشته بودن که یکیشون این تیتر رو زده بود" بودن یا نبودن!"!!بعد منم که رابین هود وار سعی در برطرف کردن مشکل داشتم! یکیشون رو موفق شدم منصرف کنم. اون یکیشونم ایشالا امشب! چون ساعت زنگ زد و از خواب بیدار شدم!!! بعد نمیدونم چرا من هروقت خونه مامان اینارو خواب میبینم، خونه قدیمشون رو خواب میبینم. خواب دیدم با یه دزد مسلح درگیر شدم و کلی کار بالا گرفته بود. بعد بابام من رو توبیخ کرد که چیکارش داشتی؟ لابد نیاز داشته که اومده دزدی!!( بابام رابین هود تر از من!) بعد همه عوامل دست به دست هم میده که من هرشب از این خوابا ببینم و صبح کسل و له و لورده از خواب بیدارشم.

هیچ نظری موجود نیست: