۱۳۸۷/۰۲/۲۸

بالاخره بعد از سالها طلسم شکستم و دیروز به اتفاق ابوی و اخوی گرامی رفتیم حجامت! ترس نداشتم ولی نمیدونستم فرق و مزیت حجامت با خون دادن چیه. حالا اول خرداد باید یه سری آزمایش خون بدم. ببینم چربی خونم فرقی میکنه یا نه. فکر کنم هفته دیگه هم بتونم برم خون بدم. امان از این غلظت خون که آدم رو به چه کارهایی وامیداره. البته از جون دوستی بعضیا عمرا" من حرفی بزنم!
*
دیدی خیلی وقتا ادم به خاطر شرطی شدن یه سری کارها رو بدون اراده انجام میده و انگار کنترلی روی رفتارش نیست. من دوجا این رو خیلی حس میکنم. یکی نماز صبحه که از حفظ میخونم و وقتی تموم میشه تازه متوجه میشم که من نماز خوندم! یکی هم صبح ها موقع اومدن به شرکت که کاملا" به صورت غیر ارادی خیابونها رو رد میکنم و میرسم شرکت!

هیچ نظری موجود نیست: