۱۳۸۳/۰۶/۲۸

میدونی که عاشق قیصر امین پورم.شعراش بدجوری به دلم میشینه. اون شعر " میخواهمت چنان که شب خسته خواب را...میجویمت چنان که لب تشنه آب را.." رو هیچ وقت فراموش نمیکنم که چه کار با من کرد اون شب کذایی. همین حس رو نسبت به صدای عبدالجبار کاکایی دارم. هم قیافه فوق العاده دلنشینی داره هم صدای محشری. یادته یه بار گفته بودم که وقتی که شعر میخونه انگار خداس که داره از حنجره این بشر حرف میزنه. حالا وقتی که شعر قیصرو با صدای کاکایی میشنوی دیگه ببین چقدر زندگی قشنگ میشه!
*
دیدی گاهی آدم نیاز داره که یکی مدام به یه چیزی تشویقش کنه و بهش انرژی بده یا حتی نصیحتش کنه. دیدی یه حرف چقدر میتونه رو ادم تاثیر بذاره . ولی اگه این نصیحت و انرژی و تشویق از یه حدی زیادتر بشه و جنبه تکرار به خودش بگیره دیگه نه تنها اون خاصیت خودشو از دست میده که حتی نتیجه عکس میده. بعضیا پیش خودشون فکر میکنن حالا که یه حرف میتونه انقدر تاثیر لحظه ای بذاره پس اگه دائمی باشه دیگه ببین چی میشه در صورتی که کاملا" برعکسه.
*
این آخری رو اگه نگم خفه میشم. اگه این 7-26 بچه ای که تو پاکدشت ورامین کشته شدن و آخر هم قاتل رو خود مردم دستگیرش کردن اگه یکیش تو شمال شهر تهرون اتفاق میفتاد بازم نیروی انتظامی برخوردش همین بود؟ اصلا" جون مردم ارزش داره؟آره ارزش که داره . باید زنده باشن که تو راهپیمایی 22 بهمن و روز قدس و هزار برنامه دیگه شرکت کنن! خیلی عصبانیم. خیلی. خودتو بذار جای خونواده یکی از این بچه ها. اونوقت پلیس 110 کشور وظیفه ش این میشه که یه شب تمام تلفناشو میذاره در اختیار برنامه مهتاب که بینندگان زنگ بزنن بگن این تصویر ازکیه. که خدای نکرده پشت خط اشغالی برنامه گیر نکنن. اگه هرجای دیگه دنیا بود رییس پلیس اولین کاری که میکرد استعفا بود. اونوقت اینجا....

هیچ نظری موجود نیست: