۱۳۸۹/۰۱/۱۴

از سر شب دارم فكر ميكنم شبي به اين تلخي و بدي توي زندگيم داشتم يا نه؟ فكر نميكنم.شبي كه دختركم رو با دست سوراخ سوراخ از سرم و آمپول و آزمايشاي مختلف روي تخت بيمارستان و غرق تب و عفونت ديدم. شبي كه دختركم با ديدن من بغض كرد و زد زير گريه كه بابايي ددر. بغضي كه تا دلم رو آتيش زده و اشكم رو جاري. اين بچه ها چقدر لطيف و فرشته ن. چقدر جاي ليلا و دختركم توي خونه خاليه. كاش زودتر علت عفونت توي خون مشخص بشه و دختركم برگرده خونه....

۳۳ نظر:

Fiddler گفت...

آخی! ایشالا زودتر خوب شه

احسان گفت...

جا خوردم.امیدوارم زودتر خوب بشه.ما رو بی خبر نذار لطفا

ریواس گفت...

چی شده؟؟؟؟ کاش میشد فکرکرد دروغ 13 ه!
حالا چه طوره؟ کجاس؟ دکترش؟
چی کار میشه کرد براش؟ برای خودت و لیلا؟
امیدوارم زود زود زود خنده دخترک خونه رو پر کنه

fifi گفت...

ان شالله زود زود خوب میشه و میرید با هم ددر.

بهار گفت...

كاملاً دركتون مي كنم..منم يه همچين وضعي داشتم با گلدونه..اين سن بچه ها چون خيلي دستشون رو به همه جا مي زنن و زيادبه عفونت مبتلا ميشن ...ايشالا رفع مي شه صبور باشين

Matin Kashani Farid گفت...

vay khoda kheyli narahat shodam o boghzam gereft. omidvaram zoodtar khub beshe. man asheghe bacheh ham o tahamole narahatishuno nadaram. barash doa mikonam.

علیرضا گفت...

سلام. امیرجان می دونم چی می کشی. محمد من هم چند سال پیش یه دو سه شبی رو بیمارستان خوابید خیلی سخته. امیدوارم به زودی سلامتی رو به دست بیاره و شاد و سرحال با مامانش برگردند خونه.

س-ر گفت...

سلام.
شرمنده من دیر متوجه شدم
انشالله که طوری نیست و دخترکوچولوت با سلامتی بر می گرده خونه

پونه گفت...

نگران نباشید
امیدوارم به زودی بهتر بشه گل کوچولوتون

سلانه گفت...

سلام:)
بهتر میشه دخترکت به زودی انشاله.. نگران نباش.. دعا میکنیم براش

ناشناس گفت...

انشاله سلامتی به خونه‌تون برمیگرده،ما هم براش دعا میکنیم.
بهار.ن

Unknown گفت...

ایشالله که زود خوب میشه

خانمه گفت...

اميدوارم هر چه زودتر خوب بشه.دل پدر مادرها طاقت بيماري اين كوچولوها رو نداره

MisS nc گفت...

الهي !‌ايشالاه زودي خوب ميشه

پور پدر گفت...

ان شا الله که چیز مهمی نیست...
هر چند آدم دلش کباب میشه بچه کوچیک مریض میبینه

مريم گفت...

ديدن اين چيزا براي بچه ها سختتره چون فكر ميكنيم طاقتش رو ندارند و خيلي اذيت ميشند..
نگرانش نباش..درست ميشه

ماه مون گفت...

آقا امیر خوندم ناراحت شدم ایشالا زودی مرخص میشه

Unknown گفت...

حالش چطوره؟ :(

رزسفید گفت...

سلام
نمیدونم چند ساله خواننده اینجام و در کمال شرمندگی باید بگم خواننده خواموشی هم بودم.
اصلا دلم نمیخواست اولین کامنتم اینجا یه همچین روزهایی باشه ولی از ته ته ته قلبم برای خانوده کوچیکتون دعا می کنم تا زودتر شاد باشین و دختر کوچولوتون به سلامت برگرده خونه و البته به زودی.
اعتراف می کنم که با خوندن پستت بغضم گرفت...
به امید سلامتی و شادابی هر چه زودتر برای شما سه نفر.

Fiddler گفت...

agha lotfan up kon begu halesh chetore...mordim az delshure....

رویا گفت...

وای خیلی ناراحت شدم. امیدوارم تا الان که من این رو می نویسم خو ب خوب شده باشه و برگشته باشه خونه پیش مامانی و بابایی.

امیرحسین گفت...

حالش هنوز تغییری نکرده. تبش قطع نشده و 39 درجه تب داره. علت و منشا عفونت هم هنوز معلوم نیست ولی احتمال زیاد عفونت ادراری نیست.

بارانه گفت...

دقيقا می فهمم چی میگی...چون خودم تازه دردشو کشيدم...من هم وقتی از فسقلی خون ميگرفتن دلم آتيش گرفت....
ایشاله که هيچی نيست و زودتر خوب ميشه

مستانه گفت...

امیدوارم خیلی زود برگرده خونه و شیطونی رو از سر بگیره...

ناشناس گفت...

کوچولو بهتره انشالله؟
س-ر

ناشناس گفت...

ووااي امير عجب خبري... الآن يعني هنوز طفلک بيمارستانه؟ حالش چه تغييري کرده؟ به ما هم خبر بده

ناشناس گفت...

اون قبلي من بودم هانيه

خانمه گفت...

چه خبر از دختر كوچولو؟
ما رو بيخبر نذار آقا

آروم گفت...

aakhey, nazi, enshala zod khob she, biyad khone be roye babash labkhand bezane

MisS nc گفت...

چه خبر ؟‌دخترك بهتره ؟

ییلاق ذهن گفت...

وای نه :(
اعصابم خورد شد ایشالا هرچه زودتر خوب بشه یه خبر بدین بهتر شده یا نه خدا نگهدارش باشه

فرنوش گفت...

سلام
الهی من بمیرم. امیدوارم که حالا حالش خوب شده باشه. هیچ چیزی سخت تر از درد کشیدن این فرشته ها نیست

باقیمانده های یک زن گفت...

چقدر غافلگیر کننده بود
دعا می کنم زودتر دخترت خوب بشه و برگرده و موهات رو دونه دونه بکشه
شکیبا باش
این روزها رفتنی ان .....