۱۳۸۷/۰۵/۲۲

سیم کارتم سوخت. به همین سادگی! از خواب بیدار شدم و دیدم سیم کارتم سوخته. الان دو روزه و من تمام شماره ها رو از دست دادم! هیچ شماره ای رو هم به قدرت خدا حفظ نیستم!
*
آخر مرداد در ترکیه نمایشگاه مواد غذایی داریم. دیروز ارباب می گفت خوب به سلامتی بچه هم که به دنیا اومد و میتونی بری نمایشگاه رو. گفتم عمرا" اگه لیلا اجازه بده! بهش البته نگفتم که دلم برای دخترکم تنگ میشه و نمیتونم چند روز نبینمش. ولی نمایشگاه فرانسه رو فکر نکنم بتونم بپیچونم. خدا کنه تا اون موقع دخترک از آب و گل دراومده باشه .
*
دخترک بسیار سرتق و آدم ضایع کنه. وقتی مهمون میاد خونه امکان نداره چشماش رو باز کنه. حتی اگه نیشگونش بگیرن!! به محض اینکه مهمون از در خونه میره بیرون چشماش رو باز میکنه و البته باید تست اعتیادم ازش بگیریم ! فقط چند دقیقه در طول روز بیداره و بقیه مواقع خواب!

هیچ نظری موجود نیست: