۱۳۸۶/۰۱/۱۸

اصولا" خیلی خواب کسایی که از دنیا رفتن رو نمیبینم. به ندرت شده که خواب مادر بزرگم رو ببینم. اگر هم ببینم متوجه نمیشم که از دنیا رفتن.نزدیک خونه مامان اینا یه میوه فروشی بود که خوب آدم خوب و محترمی بود. روز تاسوعا از دنیا رفته بود. چند شب پیش خواب دیدم که خونه مامان اینا بود و داشت برا یه مراسمی چایی میریخت. من فهمیدم از دنیا رفته. فوری بهش گفتم که فلانی اونجا چطوره؟ گفت بسیار سخت و مشکله. حتی حساب اعمال رو به اندازه یک عدس هم میرسن. خیلی سخته. بعد من یه سوال دیگه هم ازش کردم و گفتم جای فلانی چطوره؟ گفت بسیار عالیه. میخواستم راجع به خودم بپرسم که ساعت زنگ زد و از خواب بیدار شدم. هنوز تو ذهنمه.

*

دیشب خواب دیدم چند روز دیگه ( تو همین فروردین ماه) عروسیمه. داشتم کارای عروسی رو میکردم. یادم هم بود که بیام تو وبلاگ بگم و همه رو دعوت کنم. حتی یادمه که دستم دو تا حلقه بود! تعبیر خواب عروسی چیز خوبی نیست. ظاهرا" از عروسی تو خواب به مرگ تعبیر میشه.

هیچ نظری موجود نیست: