۱۳۸۵/۱۱/۰۳

هوس یه مسافرت درست حسابی کردم. ازاینایی که توش همه ش دلهره و دلشوره کار نداری و میتونی با خیال راحت به استراحت بپردازی و موبایلت رو هم گم و گور کنی که دست هیچ بنی بشری بهت نرسه! فقط بخوری و بخوابی و خودت رو خدای نکرده خسته نکنی! آی دلم میخواد که حد نداره. چند وقت پیشا سر کلاس زبان، استاد پرسید اگه پولدار بشید و پول خیلی زیادی داشته باشید چیکار میکنید؟( از این سوالا که از بچه ها میپرسن بزرگ شدید میخواید چیکاره بشید و من هر دفعه میگفتم میخوام چلوکبابی باز کنم!). یکی میگفت ماشین فلان میخرم، یکی میگفت خونه و ویلا فلان جا میخرم، یکی میگفت کارخونه میزنم، یکی میگفت میذارم تو بانک و حالش رو میبرم. فقط من گفتم تا ائنجا که پول داشته باشم میرم مسافرت. هر جا که بشه. همه جا رو دوس دارم ببینم. نه خونه میخوام نه ماشین. همینایی که دارم خوبه. هیچکی هم نیست دعوتمون کنه!

هیچ نظری موجود نیست: