از ديشب كه مامانم گفت كه علي سرطان پيشرفته غدد لنفاوي گرفته و دكترا جوابش كردن حالم به شدت خرابه. ديشب تا خود صبح كابوس ديدم و صبح هم با تلخي بيدار شدم. چهره معصوم علي و علاقه مامان باباش رو كه مجسم ميكنم حالم بدتر ميشه. فوق العاده عزيز بود برا خونوادش. چقدرهم باهوش بود. ميشه خواهش كنم برا علي كوچولويي كه دكترا ازش قطع اميد كردن و به پدرش گفتن كه مهمون يكي دو ماهتونه دعا كنيد؟!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر