۱۳۸۴/۰۸/۱۸

هنوز بعد از نزديك سي سال ياد نگرفتم برا كسي بميرم كه برام تب هم نه، كه سرش درد بگيره هم نه، لااقل تظاهر به سردرد كنه!لابد ايراد از منه كه توقعم از بقيه زياده. هر چي به خودم ميگم بابا نبايد از كسي اصلا" توقع داشته باشي. بايد فكر كني كه تو اين دنيا .... بي خيال بابا. بنا بود تا سه شنبه به شادي برا برد استقلال بپردازيم و از امروز به ادامه زندگي فكر كنيم!!قربون شما منم خوبم!ملالي نيست جز ....بازم بي خيال.

هیچ نظری موجود نیست: