۱۳۸۴/۰۵/۰۹

این چند روزه توفیق یار بود و تونستم دو سه تا از دوستای نادیده رو زیارت کنم. شب تولد حضرت فاطمه تونستم حضرت آقای دکتر علیرضا رو از نزدیک ببینم . با اینکه فرصت خیلی کوتاه بود وفقط حال و احوال کردیم( آخه آقای دکتر میخواستن برا خرید کادوی روز زن و مادر تشریف ببرن!) ولی انصافا" لذت بردم . دیشب هم من و لیلا مهمون محمد آقا و آرزو خانم بودیم. به جای اینکه ما مهمونشون کنیم، مهمونمون کردن. انقدر من حرف زدم که فکر کنم بار اول و آخرشون بود که همو ببینیم!به قول لیلا انقدر حرف زدم که نوبت به هیچکی نرسید! از شخصیت هر سه نفر خیلی خوشم اومد. فقط حیف که سهیل کوچولو رو ندیدیم. ایشالا فرصت دیگه. میدونی اهل قرار وبلاگی و نمیدونم اینجور جینگولک بازیا نیستم مگر اینکه یکی رو بشناسم و شخصیتش برام جالب باشه. تاحالا تو هیچ قرار وبلاگی و گروهی و اینا هم نرفتم. خوشحالم با کسایی تاحالا ملاقات کردم که همگی ارزش دوستی رو داشتن.

هیچ نظری موجود نیست: