۱۳۸۴/۰۲/۲۸

فوق العاده ( به طرز خطرناکی) کم حافظه و حواس پرت شدم. خیلی زود همه چیز یادم میره. قیافه ها، شماره تلفنها، و خیلی چیزهای دیگه. 3 روز پیش یه ماشین داشت کنار شرکت پارک میکرد. من از پنجره دیدمش. دیدم خیلی قیافه طرف آشناس به نظرم. از سه روز پیش تا همین یه ربع پیش همش داشتم با خودم کلنجار میرفتم که یعنی این کی بود. هر کی که به نظرم میومد رو در نظر گرفتم دیدم اون نیست. یه ربع پیش یهو یادم افتاد ایشون همین آرایشگر کنار شرکته که گاهی میرم پیشش!!!اعصابم داغون شد از بس با خودم کلنجار رفتم. چند روز پیش هم هرچی فکر کردم شماره موبایلم یادم نیومد!میخواستم به لیلا زنگ بزنم. آخرش از رو موبایل رییس بزرگ دیدم!( با شماره قبلیم قاطی میکردم!).
*
این رو از دست ندید لطفا".

هیچ نظری موجود نیست: