۱۳۸۴/۰۲/۲۵

صبح یه کاری داشتم مجبور شدم با تاکسی برم. یه خانمی هم عقب نشسته بود. راننده طبق معمول داشت از شلوغی و گرونی و زن و بچه ش می نالید. داشت میگفت صبح ساعت 6 صبح از خونه بیرون میام تا 9-10 شب یه سره کار میکنم. خانمه که انگار خیلی تعجب کرده بود برگشت گفت این همه کار میکنید؟پس کی زندگی میکنید؟راننده گفت خوب تو این دوره زمونه برا اینکه از عهده زندگی بر بیان همه باید انقدر کار کنن. خانمه گفت ولی شوهر من از اول ازدواجمون تاحالا سر کار نرفته!!گفت پدر شوهرم سه تا خونه به نام پسرش کرده. اونم دو تا شو اجاره داده و دیگه نیازی به کار کردن شوهرم نیست!مرد که انقدر کار کنه که دیگه به زن و بچه ش نمیرسه!راننده خندید گفت شوهرتون صبح تا شب بیکاره؟خانمه گفت صبح تا ظهر میخوابه. از عصرم میره بیلیارد پیش دوستاش!
پ.ن: ولی من اصلا" کاری به این نداشتم که یکی پولداره و یکی فقیر. منظورم کار نکردن اون فرد بود. یعنی اگه شما هم دو تا خونه داشتید حاضر بودید تو خونه بمونید و کار نکنید؟!کار رو که فقط برای خرج نان و زندگی نمیخوایم. میخوایم؟!

هیچ نظری موجود نیست: