۱۳۸۳/۰۸/۰۲

سلام. دیشب از مسافرت برگشتم. خیلی دلم هوای اینجارو کرده بود. هرکاری کردم نتونستم از اونجا وصل بشم. یه کافی نت تو نمایشگاه بود که غلغله بود و تو صف وامیسادن برا اینکه فقط میلاشونو چک کنن. فونت فارسی هم که نداشت. این شد که قدم زدن تو شانزلیزه و برج ایفل نوردی رو به اینترنت بازی و صف ایستادن ترجیح دادم!جاتون خالی. ولی خدایی هیچ جا ایران نمیشه. چه از لحاظ ارزونی و چه به لحاظ امنیت اجتماعی. اونجا باید مواظب باشی از 6 عصر به بعد چیزی دستت نباشه که به زور چاقو ازت میگیرن. اونجا پولای من و رییس بزرگ رو دزدین!برا همین منم سوغاتی نیاوردم!شرمنده.خوب میدونی چه تصمیمی گرفتم؟ این که یه یه چند نفری بشیم و تقسیم کنیم که تو این هفته یا هفته آینده هر کی یکی دو تا جزء قران بخونه که دسته جمعی یه ختم قران داشته باشیم.حالا دوستانی که حوصله و تمایل دارید بگید تا ببینم چند نفر میشیم اصلا". خوب خاطرات سفر باشه برا یه وقت دیگه ایشالا. خوب شما که خوبید ایشالا؟!!

هیچ نظری موجود نیست: