۱۳۸۷/۰۸/۰۷

دیدید هوا چقدر سه نفره شده؟! صبح های زود مه تا پایین میاد و جون میده برای یه پیاده روی. حیف که حس و حالش نیست!
*
من خوابم خیلی خیلی سبکه. با کوچکترین صدایی مثل رد شدن بی سرو صدای یه نفر از اتاق از خواب میپرم و دیگه به سختی خوابم میبره. تا قبل از مسافرت شبا من توی سالن می خوابیدم و لیلا و دخترک هم روی تخت. دخترک با اینکه خیلی آرومه ولی موقع شیرخوردن صدای پلنگ از خودش در میاره و من خوابم نمیبره! از وقتی با ارباب رفتیم مسافرت و صدای بسیار بسیار بسیار گوش خراش خور و پف ارباب رو شنیدم دیگه صدای دخترک شده برام مثل یه لالایی خواب آور!! دیگه توبه کردم و برگشتم سر جام توی اتاق!صدای خورو پفی میگم و صدای خورو پفی میشنویدا! مسلمان نشنود کافر نبیند! هتل میلرزید!

هیچ نظری موجود نیست: