۱۳۸۲/۰۶/۰۲

اصحاب كهف۲

صبحیه رفتم ماشینمو بذارم تعمیرگاه! بعد که داشتم بر میگشتم سوار یه تاکسی شدم. یه خانومه سوار شد و گفت چهار راه پاسداران. از کجا حالا؟ از سر دولت تو شریعتی. بعد که می خواست پیاده بشه ۱۵ تومن داد به تاکسی!!تاکسیه گفت خانم بقیش؟ خانومه گفت مگه چقدر میشه؟!!همین کافیه دیگه. بعدم گفت میرم ازت شکایت می کنم!! آخرم یه ۵ تومنیه دیگه انداخت تو ماشین و رفت! راننده تاکسیه تا ۵ دقیقه کپ کرده بود. مات مونده بود که اصلا" جریان چی شد. حساب کن. کرایه ۱۰۰ تومنی و ۱۵ تومن بده بعد بگه میرم شکایت می کنم. اصلا" هم بهش نمیومد که خل باشه. تو ماشینم داشت با مبایلش حرف می زد. نمیدونم والا. امکان داره قسمت دوم سریال اصحاب کهفه(کحف؟؟؟!!). ولی من یه حدسه دیگه زدم. ممکنه هر روز با ماشین خودش میرفته اینه که حساب کرایه از دستش در رفته. ولی مگه تو این کشور زندگی نمیکنه؟یعنی تاحالا برا خودش پفک هم نخریده؟عجیبه واقعا"...

هیچ نظری موجود نیست: