۱۳۸۲/۰۸/۲۴

در برابر نگاه روباهان
در برابر نگاه گرگ ها
و در برابر نگاه جانوران، شیر نمی نالد. سکوت و وقار و عظمت خویش را بر شکنجه آمیزترین دردها حفظ میکند . اما تنها.....
در شب هاست که شیر می گرید. نیمه شب به طرف نخلستان می رود. آنجا هیچ کس نیست. و این مرد تنها.....
این شیر در شب می گرید و تنهایی....
درد علی دو گونه است. یک درد دردی است که از زخم شمشیر ابن ملجم بر فرق سرش احساس می کند. دیگر دردی است که او را تنها در نیمه شبهای خاموش به دل نخلستانهای اطراف مدینه کشانده و به ناله در آورده . ما تنها بر دردی می گرییم که از شمشیر ابن ملجم در فرقش احساس می کند . دردی که چنان روح بزرگی را به ناله در آورده است تنهایی ست که ما آن را نمی شناسیم. باید این درد را بشناسیم نه آن درد را. که علی درد شمشیر را احساس نمی کند و ما.......درد علی را را احساس نمی کنیم!( دکتر شریعتی)

هیچ نظری موجود نیست: