۱۳۸۲/۰۷/۲۴

چند روز پیشا با یکی از دوستان داشتم راجع به گریه صحبت می کردم. گفتم بهش هیچی به اندازه گریه طرف مقابل منو به زانو در نمیاره. وقتی میبینم طرف مقابلم به خاطر عمل یا حرف من هیچ عکس العمل دیگه ای غیر از گریه نمیتونه نشون بده، پاک بهم میریزم. آخه میدونی گریه دیگه آخرین راهه. وقتی میبینی دیگه هیچ کاری نمیتونی بکنی و دستت از همه جا کوتاه شده و هیچ راه دیگه ای به نظرت نمیاد میزنی زیر گریه. این یعنی اوج استیصال. یعنی اینکه دیگه بریدی. اینجور وقتا که باعث میشم طرفم گریه کنه از خودم خیلی بدم میاد. به خودم میگم چرا من باید باعث بشم که یه نفر به نقطه عجز برسه؟ واقعا" در برابر گریه طرف مقابلم من کم میارم. تسلیم میشم. این شاید بزرگترین نقطه ضعف من باشه. اتفاقا" بر عکس ، شاید این بزرگترین نقطه قوت من باشه که احساس بقیه برام اهمیت داره. دنیای گریه خیلی دنیای عجیبیه. هم ضعف انسانو نشون میده هم پاکی روح و لطافت آدمو. عجیب باعث سبکیه آدم میشه. امتحان کن!

هیچ نظری موجود نیست: