۱۳۸۲/۰۶/۲۴
داره یواش یواش صدای پای پاییز میاد. من این صدای پارو خوب میشناسم. باهاش زندگی کردم. محاله یادم بره. بهترین خاطراتم تو این فصل بوده.صدای خش خش برگ زیر پا، بوی خاک بارون خورده، هوای ابری که خورشید به زور اشعه هاشو از لای ابرا بیرون میفرسته، بوی بارون ، رنگ خیره کننده برگا و درختا ، نم نم بارون که جون میده واسه قدم زدن و خیس شدن که اگه نری وخودتو بارونی نکنی از بزرگترین لذتا خودتو محروم کردی، خلاصه همه و همه نشون از این داره که به حق مشیری این فصل رو سلطان فصلا گفته. هوای شمال زده به سرم. هوای جنگلایی که کم کمک اومدن پاییزو نوید میدن. پاییز جون میده واسه عاشق شدن. یه عشق رویایی. راستی توام صدای پاشو میشنوی؟
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر