چقدر بعضیا میتونن پست باشن. امروز صبح رفتم بانک. ساعت ۷:۳۰ بود. یه پیرمرد اومده بود گریه میکرد. میگفت دیروز آخر وقت اومدم چک تضمینی گرفتم برا موبایل. گفت همه دارو ندار زندگیم شد سه تا موبایل. داده بوده به دخترش که بره تو صف موبایل. ظاهرا" اونجا ازش میزنن. حالا اومده بود که ببینه میشه کاری کرد یا نه. شماره چکها هم یادش نبود. یعنی کپی نگرفته بود. دیگه متوجه نشدم چی شد. ولی ببین چقدر بعضیا پستن.پول بی درد سر و بی زحمت. اینا به خاطر فقر این کارو نمیکنن. عادت کردن به پول باد اورده.دیگه کجا میتونه همچین آدمی تن به کار بده؟
*
دوباره این نمایشگاه فروش بهاره اغاز به کار کرد. حالا شبا مجبورم دو ساعت تو ترافیک بمونم. اول گفته بودن امسال پخش میکنن تو سطح شهر. ولی دوباره روز از نو روزی از نو. آخه بدبختی دیگه به هیچ کدوم از حرفاشون اعتمادی نیست.من که تاحالا نرفتم ولی شنیدم جنسای مزخرف و بنجل طول سالشونو میان اینجا میفروشن. بیچاره مردمم به خاطر اینکه یه خورده ارزون تر بخرن مجبورن از همه جای شهر بیان اینجا.ما که دیگه تو ترافیک میمونیم فقط خدا کنه مردم بتونن استفاده کنن و خریداشونو بکنن.
*
بازم آخر سال شد و نوبت خونه تکونی. الان خونه ما توآرامش قبل از طوفان به سر میبره. وای من یادم میفته خونه مامان اینا این موقع ها چه بلایی سرم میومد تنم میلرزه! همه چی یه طرف این پرده نصب کردنش یه طرف.ماشالا فکر کنم به اندازه یه مغازه پرده فروشی ما پرده داریم. مامان هم که ماشالا عادت دارن سالی ۲-۳ مرتبه پرده هارو بشورن.از اونجا که اومدم بیرون حالا ماتم اینجارو دارم. بابا ما تازه عروسی کردیم دیگه خونه تمیز کردن نمیخواد که!شما یه چیزی به لیلا بگید!
*
این خانم حسابدار ما که معرف حضورتون هست؟!به خدا نمیدونم چجور من باید با این رفتار کنم. یه روز کلی خوبه و تحویل میگیره و میاد درددل میکنه و میگه و میخنده. به جاش ۶۰ روز میشه مثل بخت النصر!( همون برج زهرمار خودمون!!). نمیدونم من چه هیزم تری به این بشر فروختم. البته میتونم حالشو بگیرما( گاهی این کارو میکنم) ولی دلم نمیاد. تو ژانویه رفته بود ترکیه. اونجا با یه آقای ترک دوست شده. حالا به هم هر روز ایمیل میزنن. این خانم اصلا" نمیدونست اینترچی هست. براش ایمیل درست کردم و یادش دادم!حالا شده بلای جونمون. هر روز میخواد بیاد میل بزنه. دو ساعت طول میکشه تا تایپ کنه. منم وقتی از دستش شاکی باشم میگم اینترنت قطعه. البته دلم نمیاد. ترکه گاهی زنگ هم میزنه به موبایلش. اینم اصلا" بلد نیست انگلیسی حرف بزنه. فقط میگه یس، اوکی!امروز از اون روزاس که اخماش تو همه. امروزم حالشو بگیرم؟!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر