۱۳۸۳/۰۶/۰۳

لعنت به این شانس. از ساعت 12 شب تا 6:45 دقیقه صبح خوابای مزخرف ببینی. بعد یهو نمیدونم چطور بشه که از 6:45 تا 7 یه خواب توپ توپ ببینی. از اینا که نمیخوای هیچ وقت از خواب بیدار بشی. از اونا که ...نه گفتنی نیست اصلا". بعد ساعت 7 این ساعت لعنتی از خواب بیدارت میکنه. میخوای دو دستی بکوبی تو مخ خودت!بعد ساعتو خفه میکنی و میخوابی که بقیه خواب رو ببینی! به جاش خواب میبینی که تصادف کردی!!حالا مگه از خواب بیدار میشی!
*
اینو ببینید اول!حکایت ورزشکارای ما تو المپیکه!بهتر نبود اینا تو پارا المپیک( المپیک معلولین!) شرکت میکردن؟!یکی زانوی چپش صدمه دیده!یکی بازوی راستش! یکی کف دستش پاره شده! یکی کتفش شکسته!یکی بیماری روده ای گرفته. یکی ...خلاصه یه مشت علیل با این همه هزینه پاشدن رفتن که چی کار کنن اونجا؟!اگه رضا زاده رو نداشتیم که دیگه باید در ورزشو گل میگرفتن!
*
دلم یه CD میخواد از بدیع زاده . از اونا که حس و حال پاییز و قدم زدن رو برگا و خش خش زیر پات بهت دست میده . با یه نم بارون و بوی خاک بارون خورده. دلم نمیخواد از بیرون بخرم. میخوام یکی گلچین کرده باشه و یه چیز توپی تهیه کرده باشه. میخوام لطفا"!!( بچه پر رو!).

هیچ نظری موجود نیست: