اگه یه روزی ازدواج کردی و فهمیدی که همسرت با یه خانم یا آقای دیگه قبل از تو دوست بوده و خیلی هم عاشق هم بودن ولی به عللی به هم نرسیدن و به هر حال مجبور شده با تو ازدواج کنه چی کار میکنی؟ فرض کن الان خیلی هم با هم خوبید ولی به هر حال چیزی وجود داشته که تو ازش بی خبر بودی تا حالا. میگی گذشته مهم نیست، مهم اینه که الان منو دوس داره؟ یا اینکه بلند میشی و کافه رو به هم میریزی؟ یادمه قبلنا که کلاس زبان میرفتم ( قبل از ازدواج) یه بار استاد همچین سوالی کرد. من گفتم اصلا" برام مهم نیست( تیریپ روشن فکری و از این حرفا!) حتی یادمه گفتم اگرم خودش بخواد برام بگه که قبلا" با یکی دوس بوده من خودم نمیذارم برام بگه. میگم مهم نیست اصلا". البته نمیدونم اگه برام پیش میومد واقعا" عکس العملم چی بود ولی اینو میدونم نوع رابطه شاید برام مهم بود. دوستی خیلی فرق میکنه با عشق و عاشقی و قرار ازدواج واینا. شاید( البته شاید) اینو دوس نداشتم که به عنوان جنس مشابه که چون اصل گیر نمیاد ازم استفاده بشه. شاید ترجیح میدادم که یکی خودمو دوس داشته باشه و برا خاطر خودم باهام ازدواج کنه. خوشحالم که همونجوری که میخواستم نصیبم شد( الان دوباره میگه اسم وبلاگتو بذار من و لیلا!!). شما چی؟تاحالا بهش فکر کردی؟فکر میکنم اکثرا" قبل از ازدواج تریپ روشن فکری باشه!
*
خوب لیلا خانوم چشم شما روشن!پدر شوهر و مادر شوهر عزیزت( عزیز اینجا بیشتر بر میگرده به شوهر!!) اومدن!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر