۱۳۸۶/۰۳/۲۱

صبح ها همیشه من کرکره شرکت رو میدم بالا و میام سر کار!( از بس من از بچه گی سحرخیز بودم) و چون زودتر میام چایی رو هم من دم میکنم. من خودم اهل چایی نیستم زیاد ولی همکارای چایی خوری داریم اینجا که همیشه یه لیوان چایی جلوشونه. خلاصه امروز از دنده چپ بیدار شده بودم ( از بس خوابای چرت میبینم) و خیلی هواسم سر جاش نبود. چایی رو دم کردم تا یکی از همکارا اومد و خواست چایی بخوره. میگه امیر پس چرا این فقط آب خالیه تو قوری؟ نگاه کردم دیدم راست میگه آب خالی تو قوریه. ولی مطمئن بودم که یه چیزی دم کرده بودم! اومدم خالی کنم دیدم کلی شکر ته قوریه. فهمیدم به جای اینکه چایی بریزم تو قوری ، در شکر پاش رو باز کردم و با قاشق کلی شکر ریختم تو قوری و دم کردم!!!

هیچ نظری موجود نیست: