۱۳۸۵/۰۴/۱۲

دهانش تنگ و قلبش سنگ و صلحش جنگ و مهرش کین
به قد تیـــــــرو به مو قیــر و به رخ شیـــــر و به لب شکّر
یاد اون روزایی افتادم که تو راه مدرسه به اصطلاح مشاعره میکردیم. هر جا کم میاوردیم شعر میساختیم یا به میل خودمون شعرا رو تغییر میدادیم. حالا هم هوس کردم!

هیچ نظری موجود نیست: